اصطلاحات مجازی
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
تبلیغات
.



اصطلاحات مجازی
نوشته شده در جمعه 11 تير 1400
بازدید : 50
نویسنده : گلاره

– خار داشتن = راه نیامدن، پا ندادن

– خاک انداز = کسی که خودش را در هر کاری دخالت می‌دهد

– خبرگزاری = سخن چین

– خجسته = بی خیال، خوش خیال

– خر به خراسان بردن = زیره به کرمان بردن

– خَز = عمل و رفتار و هر چیز زشت و ناجور. از مد افتاده، جواد. مثال: طرف عجب آدم خزی‌یه!، این کفشه خیلی خزه، فلان آهنگ خیلی خز شده، اون کارت خیلی خز بود. بی کلاس بالای شهری

– خز و خیل (خز و پیل) = خز و دوستانش، اجتماع چند خز

– خسته = حرفه ای و کار کشته

– خط خطی بودن = خرد بودن اعصاب

– خفت کردن = زورگیری کردن

– خفن = عالی، بی نقص، خوب و تحسین برانگیز، جالب و دیدنی، خیلی باحال و خوب. برای هر نوع اغراق به کار می رود. مثال: عجب ماشین خفنی داری!

– خفن بازار = جایی که چیزهای خفن (خوب و جالب) در آن زیاد یافت می شود.

خلافی داشتن = شکم بزرگ داشتن (خلافی جایی از ساختمان هایی است که بر خلاف قوانین شهرداری ساخته شده و قسمتی از خیابان یا پیاده رو را تصاحب می کند).

– خود را اَن کردن = خود را لوس کردن، بیش تر به کسی گفته می شود که تملق می کند و خود را جلوی دیگران خراب می کند

– خونه خالی = کنایه از جای امن برای انجام هر کاری

– خیار شور = آدم بی مزه

– خیالی نیست = مهم نیست، مساله ای نیست

د

– داف = دختر با قر و قمیش، دختری که از نظر تیپ و چهره در نگاه نخست جلب توجه می کند.

– داف بازی = دختر بازی

– دافی = دوست دختر

– دامبولی کسک = هر نوع موسیقی بی خود و مبتذل

– دایورت = بی خیال، کسی که حرف کسی را به حساب نمی آورد

– درایوری رانندگی کردن = (اشاره به فیلمDriver ) با مهارت رانندگی کرزدن
– درد کشیده طبیبه = کسی که درد و مرضی را گذرانده است مثل یک دکتر از آن درد خبر دارد و می‌تواند طبابتش را بکند.

– دخی = دختر

– در دیزی باز بودن = وقت برای دزدی مناسب بودن

– دستمالیسم = فرهنگ چاپلوسی

– دمبه = آدم خیلی تنبل

– دو در (دو دره) = دزدی، دزدیدن، کم فروشی، کم کاری، کلک زدن، حقه بازی، کلاه گذاشتن، سر کار گذاری

– دور سه فرمان = کسی که خیلی مشکل دارد، بسیار قاطی

– دوومنگل = ماتیز

– دهن کسی کف کردن = از حرف زدن خسته شدن

ر

– رادار = جاسوس

– راه دادن = تحویل گرفتن، پذیرفتن پیشنهاد، پا دادن

– راگوز = منظور همان باسن یا کون است. گاهی اوقات برای توهین به دهان نیز گفته می شود. مثال: راگوزتو ببند (خفه شو!).

– رَ دَ دَ = به پایان رسیدن

– رفیق دُنگ = رفیق صمیمی

– روی آنتن رفتن = همه در جریان قرار گرفتن

– ریز دیدن = به نشانه‌ی کوچک شمردن طرف مقابل به‌کار می‌رود. مثال: خیلی ریز می‌بینمت! (هنوز خیلی کوچکی)

– ریلیف کردن = آماده کردن

ز

– زابلو = تلفیقی از تابیل و زابیل

– زابیل = تابلو بودن، ضایع

– زاخار = مزاحم، چیز ضعیف و بی کلاس

– زارت (زرت) = زرشک، به سرعت. مثال: زارتی زد تو گوشم

– زاق = ضایع، زاقارت، یه کامیون کار اشتباه

– زاقارت = ضایع، سه، غیر عادی. مثال: این لباست خیلی زاقارته، اوضاع مالی زاقارته

– زالزالک = حرف مفت و بی معنی.

– زریدن = زر زدن، حرف مفت زدن

– ز ذ = (با تلفظ زی زی) مخفف “زن ذلیل”، مردی که همیشه مطیع و پیرو همسر خود است.

– زلزله = به بچه‌ای که خیلی شلوغ می‌کند می‌گویند.

– زورگیری = به زور گرفتن

– زید = دوست‌دختر، دوست پسر

ژ

– ژولیت = مامور کلانتری






مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: